معرفی بازی Last of us part 1 برای PS5
نقد و بررسی ریمیک نسخه اول بازی Last of US
سلام به رفقای همیشگی عصربازی
امشب میریم سراغ نقد و بررسی یکی از بهترین بازی های تاریخ گیم. یک بازی جریان ساز و منبع الهام برای سالیان سال. این شما و این هم نقد و بررسی ریمیک نسخه اول بازی Last of US
برو که رفتیم
اولین تجربه من از نسخه ابتدایی بازی Last of US عجیب و غیرقابل باور بود. غیرقابل باور از این نظر که کنسول به مراتب ضعیف PS3 نسبت به سخت افزار فعلی، تونست این عنوان انقلابی و محشر رو بدون کوچکترین مشکلی روی خودش اجرا کنه. باید قبول کنیم که این عنوان بهترین بازی عرضه برای پلی استیشن 3 بود و بعدها با ریمستر خودش روی پلی استیشن 4 تونست ارزش هاش رو بیش از پیش تثبیت کنه. اما چرا این بازی تا این حد موفق شد؟ ناتی داگ بعد از مدت ها تصمیم گرفته بود که یک آی پی جدید بسازه و این بار رفته بود سراغ تم اخرالزمانی. نیل دراکمن که مرد اول این استدیو به شمار میره، برای اولین بار به صورت کامل اختیار ساخت یک بازی رو داشت و خلاصه دستش برای هر گونه داستان سرایی باز بود.
شما رو نمیدونم اما من بعد از دیوید کیج، نیل دراکمن رو بزرگترین داستان سرای دنیای گیمینگ می دونم و جرقه های این ایمان بعد از تجربه Last of US زده شد. بله بله، گیم پلی این عنوان واقعا در نوع خودش بی رقیبه اما قبول کنیم که شاکله و شاه بیت خاص ترین اثر ناتی داگ، داستان سرایی مدرن و کات سین های حساب شده اونه. خلاصهههه، بازی عرضه شد و تونست جوایز مختلف رو درو کنه. گرچه سال عرضه خودش رقیب چغر و بد بدنی مثل GTA 5 داشت اما بازهم از دید رسانه های معتبر بهترین بازی سال و حتی یک دهه اخیر خودش بود. نسل هشتم هم با ریمستر این سری نذاشت طعم خوب این عنوان از زیر زبونمون بره. و حالا در نسل نهم ناتی داگ طی یک تصمیم ریسکی، ساخت ریمیک این عنوان رو استارت زد
شاید براتون سوال باشه که چرا این تصمیم ریسکی بود ببینید اصولاً بازی که در نوع خودش کامله و مکانیک های اون هنوزم تازه و انقلابی هستن نیازی به ریمیک ندارن. در بهترین حالت با یک ریمستر گرافیکی خیلی خفن میشد این پروژه رو جمع و جور کرد. اما ناتی داگ به هر حال این ریسک رو به جون خرید و حالا بعد از تجربه این عنوان، می تونم بگم که بله، می ارزه! تاکید می کنم. واقعاً می ارزه! مگه داریم بهتر از تجربه داستان دراماتیک جوئل و الی در دنیای پر از زامبی؟
اگه صفحه عصربازی رو دنبال کرده باشید می دونید که اکثر بازخوردهای منفی نمایش حول محور عدم تغییر گیم پلی بازیه. خب بذارید اول بررسی کنیم که نسخه اولیه این بازی که برای پلی استیشن 3 عرضه شد چه ایراداتی داشت. البته که بازی در نوع خودش کامل و به غایت محشر بود اما خالی از ایراد چی؟ قطعا نه! بعد از تجربه چندین ساعته از بازی، یه مقدار لول دیزاین، اون هماهنگی خودش رو از دست میده. مکانیک ها کمی تکراری میشن و چندان دست گیمر برای پیشبرد مراحل باز نیست. این در حالیه که ما در آنچارتد 4 یا حتی پارت دوم Last of US شاهد یک پیشرفت عظیم بودیم. خب باید بگیم که در این ریمیک، هیچ تفاوت خاصی رو با نسخه اولیه نمی بینید.
همون آش و همون کاسه. البته نه این که آش شور باشه یا بی نمک. اتفاقاً خیلی خوشمزست و بی نظیر. اما خب شاید این طعم تکراری یکمی توی ذوقتون بزنه. اما یک نکته جالب که به لطف سخت افزار قدرتنمند PS5 محیا شده، کمیت و کیفیت دشمنان هست. این بار دشمنان هم از نظر طراحی بصری خیلی طبیعی تر شدن و هم این که جایگیری های اون ها و تعدد در لوکیشن مراحل به طرز چشمگیری بهبود پیدا کردن. همین مورد ضرب آهنگ گیم پلی رو نسبت به نسخه اولیه بالا برده. یه نکته جالب تر اینه که سیستم آسیب پذیری دشمنا به کل کوبیده شده و از نو ساخته شده.
مشخصه که ناتی داگ منبع اصلی خودش رو نسخه دوم این بازی دونسته و یک تغییر رو به جلو در بازی خلق کرده. انیمیشن های حرکات دشمنان و حتی هوش مصنوعی اونها تغییرات مثبتی به خودشون دیدن و همین مورد یک مقدار روی سرعت بازی تاثیر گذاشته. اما خب رک و راست بگیم ماهیت اون با نسخه اولیه تفاوتی نداره و نباید توقع خاصی رو داشته باشید. هنوزم اون گان پلی بی نظیر، گشت و گذار در دنیای معرکه بازی به قوت خودشون باقی هستن. حتی بعد از گذشت این همه سال، باز هم مکانیک های گیم پلی بی نهایت سرگرم کننده هستن. برای من خزیدن بین درختا و دیوارها و زمان بندی برای حمله یک تجربه تکرار نشدنیه. تازه دیگه از طراحی بی نظیر مهندسی مهمات بازی نگم که چقدر چالش بازی رو لذت بخش می کنه. راستی الی هم باهوش تر شده و نقشش در گیم پلی ملموس تر به نظر می رسه.
خب یکم هم به سخت افزار اجرای بازی هم اشاره کنیم. همونطور که می دونید یکی از مهم ترین نقات قوت PS5 کنترلر دوال سنس هست. سونی مهندسی بسیار دقیق و ظریفانه ای رو برای کنترلش پیاده کرد و نتیجهاش رو به صورت واضح در این بازی می تونید ببینید. یکی از این قابلیت های کنترلر، هپتیک فیدبک هست که هنگام انیمیشن های بازی خودش رو نشون میده. تریگرهای تطبیق پذیر واقعا تجربه لذت بخشی رو به شما ارائه میده. اما اما مهم ترین پیشرفتی که می تونیم به لطف سخت افزار PS5 ببینیم پشتیبانی از صدای سه بعدی هست که در یک دنیای زامبی و مخوف از نون شب هم واجب تره اما برگردیم به مهم ترین برگ برنده ریمیک Last of US
اصولا دنیای این بازی بر محور کات سین می چرخه. هنر داستان سرایی نیل دراکمن هم همینه. به حدی کات سین های بازی رو با دیالوگ های غنی و Act های بدنی خفن بازیگرا به نمایش در میاره که خیلی اوقات مات و مبهوت به صفحه نمایشگر خیره میشین. ما نزدیک به ده سال پیش با این هنرداستان سرایی اشنا شدیم و خیلی هم حال کردیم. اما چیزی که حداقل من رو برای تجربه این ریمیک مجاب کرد طراحی دوباره اکثر کات سین های بازیه. خب به هر حال سخت افزار PS5 به حدی قدرتمند هست که دست ناتی داگ برای ارائه بهتر یک تجربه بصری باز بمونه و واقعا می تونم بگم نتیجه تمام این تلاش ها یک کلمست؛ شاهکار. چقدر یک سازنده می تونه حرفه ای و از نو کات سین ها و حتی محیط بازی رو طراحی کنه و علاوه بر این که به محصول اولیه وفادار بمونه، حس یک تجربه جدید رو به مخاطب بده. بحث فقط پیرامون کات سین ها نیست.
کلا دنیا و فیزیک بازی متحول شده و در این بین تجربیات ناتی داگ از نسخه دوم Last of us خیلی به اون ها کمک کرده. انیمیشن های بازی به شدت واقع گرایانه تر و نرم تر شدن. تخریب پذیری بازی پیشرفت به شدت خفنی داشته و از همه مهمتر، طراحی چهره شخصیت ها مو به تن شما سیخ می کنه. تازه هنر اصلی این ریمیک وقتی عیان میشه که قدم در دنیای بازی بذارید و با اتمسفر نونوار شده و سنگین اون دوباره روبه رو بشید. اتمسفر مبهوت کننده در کنار نورپردازی های معرکه و انقلابی. انصافاً بهتر از این هم داریم؟ خب خب رفقای همیشگی عصربازی به انتهای این ویدئو رسیدیم. تا ویدئوی بعدی خدانگهدار رفقا.